<p> گرچه بخش عمده تاریخنویسی دوره تیموری معطوف به زندگانی و فتوحات تیمور و جانشینان او بود، سنت نگارش تاریخ عمومی همچنان به قوت خود باقی ماند. ١. آیه ٢٤ سوره نازعات : من خدای روی زمین هستم 78 آنچه به نام شعر در محافل مذهبی و تاریخ انشاء شده ، با توجه به مضامین آنها سنت حسنه ای برای بزرگداشت خاندان رسالت و امامت و احیاء آن بوده و بهترین وسـیله ی تقـرب بـه خداونـد است . در زمان امامت امام حسن(ع) پیرو و پشتیبان او بود و اقدام به صلح با معاویه را تأیید کرد. لازم به ذکر است، هرچند محققانی در صحت انتساب کتاب الامامة و السیاسة به ابنقتیبه تردید دارند، (ر.ک: على بهرامیان، «الامامة و السیاسة»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10، شمارة: 3918) اما علامه امینی با استناد به این کتاب ابنقتیبه، به ذکر موضوع غدیر و بیعت نکردن برخی طوایف با ابوبکر، بهدلیل پایبندیشان به بیعت با امام علی7 در روز غدیر، اشاره کرده است. شیخ ما، حافظ ابوعبدالله ذهبی، بعد از ذکر این حدیث، آن را حدیثى کاملا غیرقابل قبول مىداند و مىگوید: این حدیث را حَبشُون خَلال و احمدبنعبداللهبناحمد نیری ـ که این دو در نقل حدیث صادق و صدوق هستند ـ از على ابنسعید رَملى، از ضمره نقل کردهاند. </p>
<p> این موضوع بعداً نیز در تذکره خلاصةالاشعار دوباره ذکر شدهاست. این کتاب با موضوعیت نسبت دادن معشوق مرد به شاهان و شاعران نوشتهشده و مدعی شدهاست که حافظ نیز روزگاری عاشق پسر جوان و آهنگری بودهاست. لطایف اشرفی نخستین کتابی است که دربارهٔ گردآورندهٔ اشعار حافظ سخن میگوید و مدعی است که حاجی قوام جامع دیوان حافظ بودهاست. بهارستان سخن و خلاصةالاشعار نیز «معتقدان و مصاحبان» حافظ را جامع دیوان او میدانند و این روایت معروف که محمد گلندام جامع دیوان بوده در هیچکدام از تذکرههای اولیه نیامده است و گلندام در مقدمهای که بر دیوان حافظ نوشته، خودش را جامع دیوان معرفی کردهاست. ریحانةالادب، حاجی قوام و گلندام هردو جامع دیوان دانسته شدهاند. نویسنده در این کتاب روایتی را نقل کرده که در آن خودش و وزیر محمدی میرزا بر سر موضوعی، دو مرتبه به دیوان حافظ تفأل میزنند و پس از مدتی با تعجب میبینند که همان شد که در فال آنها آمده بود. ۵-بزرگترین عیب ایخط اینست که بجز«آ»شش صدای دیگرکه در زبان ما هست در آن علامت ندارد. این کتاب که قطعاتی از آن در آثار تورفان بدست آمده بر ۲۲ قسمت مطابق ۲۲ حرف تهجی آرامی بنا شده بوده است، و ظاهراً یک جلد آلبوم تصاویر که مبین و نشان دهنده مطالب کتاب بوده و در یونانی “ایقون” و در زبان پارتی “اردهنگ” و در پارسیک “ارتنگ” و در قبطی “ایفونس” و در کتابهای مانوی چینی”تصویر دو اصل بزرگ” نامیده میشد.</p>
<p> در اینجاست که مسئله اهمیت تحلیل و تفسیر جایگاه خود را نشان میدهد. در سدهٔ دهم کتاب مَجالِسُ الْعُشّاق نوشته شد. این کتاب که دربارهٔ تاریخ سدهٔ دهم ه.ق است، اشاره میکند که در سال ۹۸۵ ه.ق پادشاه وقت صاحب پسری میشود و نامش را با تفأل به دیوان حافظ و اَبُوالْفَوارِس شجاعالدین محمد میگذارد. این موضوع در هفت اقلیم، خلاصةالاشعار و بهارستان هم تکرار شدهاست. در پایان کتاب هم دانشآموزان به خواندن شاهنامه تشویق شدهاند. حاکم در طرق خود هم به نزول عذاب درباره نعمان، و هم به ارتباط آیه عذاب با آیه 32 انفال، و هم به محل عذاب، یعنی غدیر، از طرق متعدد اشاره کرده است (ر.ک: حاکم حسکانی، ج2، ذیل «سأل سائل»). شرف از مشاهیرِ دربارِ ایلخانی بود و این کتاب را در دنبالهٔ کتاب تاریخ جهانگشای (پایانیافتهٔ حدود ۶۵۸ ه.ق) نوشتهاست. ارائۀ نظریه در بارۀ مباحثی مبنایی از این قبیل، میتواند بر مطالعات حدیثی در همۀ زمینهها چون فقه الحدیث، درایة الحدیث و نقد و تصحیح متون حدیثی تأثیر گذارد؛ همچنان که میتوان امیدوار بود که به روشن شدن بسیاری از ابهامات در مطالعۀ تاریخ حدیث نیز یاری رساند. این تاریخ در سُلَّمُ السَّمٰوات، ریاضُ الْفِردُوس خانی، بهارستانِ سخن، مُنتَخَبُ اللَّطایِف، ریاضُ الْعارِفین، مَجمَعُ الْفُصَحاء، ریاض العارفین لَکْهْنَوی، تَذکِرَةُالشُّعَراء موفرخآبادی، تذکرهٔ عَلَوی و خُلاصَةُالْاَشعار نیز آمدهاست.</p>
<p> به گمان بسیار این افسانه از همین کتاب در تذکرههای فارسی آمدهاست. مؤمنینی که استطاعت فرستادن جنازه کسان خود را به کربلا یا مشهد ندارند، دفن آنها را در نزدیکی مزار شاهزاده حسین (منظور شاهزاده حسین قزوین است)، موجب جلب ثواب اخروی میدانند؛ به همین نظر از جمیع جهات، اجساد را برای دفن به آنجا روانه میدارند (فووریه، 1366، ص166). بافت تاریخی این شهر در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در فهرست میراث ملی ایران به ثبت ر آکادمی ژرف اندیش که محدودهٔ آن منطبق بر محدودهٔ قاجاری شهر استرآباد است. و ۹۸٪ مردم ایران مسلمان هستند. اما قبل از اینکه خیلی زود قضاوت کنیم، باید این فیلم دیزنی را بررسی کنیم تا ببینیم داستان از نظر او چگونه است. هدف از تدوین براساس حروف الفبا، تسهیل در یافتن ترجمه مُتَرجَم است و این مطلبی است که مبدع نخستین فرهنگنامه عام تاریخی و سخاوی نیز به آن تصریح کردهاند (ابنخلکان، بیتا: ۱/20؛ سخاوی، بیتا: ۱/1). 2. شرح مکتوب احوال و اعمال انسان به هر روش و مبتنی بر هر مکتب و رعایت هر شیوهای تنظیم و تدوین شود، تاریخنگاری مینامیم که در معنای خاص بر ثبت و ضبط وقایع و احوال سیاسی و اجتماعی هر قوم یا جامعه جهانی اطلاق میشود. </p>
واتساپ
- سه شنبه ۲۲ آذر ۰۱ ۱۸:۵۰
- ۹ بازديد
- ۰ نظر