<p> میتوان باور داشت که در اواخر هزارهٔ دوم و اوایل هزارهٔ اول پیش از میلاد که قبایل ایرانی هنوز از یکدیگر جدا نشدهبودند، پرستش خدایی به نام اهورامزدا در میان ایشان شکل گرفته بودهاست که مظهر خرد، عدالت و خلق بودهاست. تحقیق قیاسی آیینهای کهن ایرانی و ودایی همگونی و همانندی تصورات دینی اجداد اقوام ایرانی و هندوآریایی را ثابت نموده و مشخص گردیده که رسم و آیین و عادات این مردمان در پرستش آتش، در تهیهٔ نوشابهٔ مقدس هوم (به هندی سومه) و در اعتقاد به سخنان حکیمانه، با یکدیگر تقریباً هیچ تفاوتی نداشتهاند و اسم بسیاری از ایزدان و قهرمانان ایرانی و هندی قدیم در کتابهای دینی و حماسی در هر دو زبان یکی بودهاست. در ریگودا و یشتها (بخشی از اوستا)، وجوه مشترک بسیاری که غالباً در لباسِ عبارات واحدی بیان شدهاست، وجود دارد. دو مکتب فکری وجود دارد. ۲- تشنگیِ بودن bhava tanha تمایل به وجود و بقا و باقیماندن وضعیت حاضر و همچنین تمایل به وجود در وضعیتهایی دیگر که با واژههایی چون «ای کاش» بیان میشود.</p>
<p> چون نیکی ورزند، بیمرگی و فراخی را چون پاداشی جاودانه مییابند. زرتشت ستایش آتش را ترغیب کردهاست. سخن رفته، خود دلیل آنست که باوری مشابه، پیش از زرتشت وجود داشتهاست. در این زمان اندیشهٔ یکتاپرستی در بینالنهرین نیز وجود داشت به این شکل که مردوک خدای بابلیان کیفیات خدایان مختلف را در خودش جمع میکند و نامهای این خدایان صفات مردوک میشوند ولی هنوز مردوک فقط خدای بابلیهاست و خدای جهانی نیست. در نزد آریاییها هنوز نرمی عقاید وجود دارد، عدم بتپرستی رایج است و در قوم نوعی فرمانروایی بر جهان دیده میشود و مسائل را جهانی میبیند. کارل مارکس با وجود این که در این زمینه تأثیر بسیاری بر جای گذاشته ولی گویا هرگز مذهب را به تفصیل مطالعه نکردهاست. از نظر دورکیم این امر به ویژه با صنعتی شدن و تقسیم کار اجتماعی جدید مرتبط بود که این امر به وجود آمد. شاید محتملترین توجیه این امر به استخدام درآوردن نیروهای امدادی مهرپرست آسیای صغیر در لژیونهای رومی باشد که بعداً در سراسر امپراتوری روم پراکنده شدند. این مادر-خدا در آسیای غربی و جنوبی مادر خوبیها، و بدیها، خوبها، و بدها، خیر و شر، روشنی و تاریکی تصور میگردید. پرستش اهورامزدا به عنوان خدای برتر یا هنوتئیسم: از قراین چنین برمیآید که ایرانیان به مرور در آیین کهن آریاییها تصرفاتی قایل شدند چنانکه از وقتیکه تاریخ ایرانیان معلوم است، اهورامزدا خدای بزرگ طوایف شهرنشین و متمدن شرقی و غربی ایران محسوب میشدهاست.</p>
<p> خاخامها در دوره تنائیم، که در فاصله قرن اول قبل از میلاد تا قرن دوم بعد از میلاد است، و خاخامهای دوره آمورائیم بین قرن دوم و ششم میلادی چنین بینشی را نسبت به خدا و ارتباط آن با کیهان به روشی مشابه ادامه دادند. بعد از فقرات مشترک میگویند: من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم فرشته پاسبان شب پاک را. وجه مشترک همه این فرقهها اعتقاد به امامت و خلافت امام علی(ع) و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بعد از پیامبر است. البته در زمانهای بعد آیین زروانی دین تازهای در مقابل آیین مزدیسنا محسوب نمیشد بلکه بیشتر یک طرز تلقی دیگر از مسئلهٔ خیر و شر بود و نوعی مذهب کلامی در آیین مزدیسنا بهشمار میآمد. زرتشت این باور را مردود شمرد، اما بعد از مرگ او این باور باز در اوستای نو سر به درآورد و با لقب بیکران، ابدی akarana وارد عقاید مزدیسنا گردید سپس مانند تمام عقاید دیگر این باور هم شاخ و برگ گرفت. پیکرکهای گلی و فلزی این مادر ازلی هم در آثار به دست آمده از تمدن سومریان، و هم در موهنجو دارو و سپس در اشیاء مفرغی لرستان مربوط به پیش از قرن هفتم قبل از میلاد یافت شدهاستدر دورهٔ اشکانی آیین مهرپرستی دین رسمی شد و سپس به سایر نقاط جهان گسترش یافت. همچنین در قرن چهاردهم پیش از میلاد در الواح کشفشده در یونان، نامی به شکل زروانوس dZa-ar-va-na یافت شدهاست. موسی همچنین رسم مصری ختنه را به قوم یهود داد. طبری در تفسیر خود، قول محمد باقر را در مورد این آیه نقل میکند که گفت: یهود و من گنجینه روشن ین، مردم را به اقامهٔ نماز و دادن زکات فرمان میدادند ولی خود انجام نمیدادند پس خداوند فرمان داد به آنها که با مسلمانان تصدیقکنندهٔ پیامبر باشند و اقامهٔ نماز کنند. پس از او بخشی از خدایان کهن هندوایرانی، اهوراها، با کاهشی در خویشکاریهای کهنشان، تا حدی صورت فرشتگان یافته، گروه دیگر خدایان هندوایرانی، دیوها، مظهر شر گشتهبودند. لازم به یادآوری نیست که گاه اتفاق میافتد که آیینی نو، نامهای کهن را مفهوم تازه میبخشد. نامهای فسطاط القرآن، و سنام القرآن (با سوره آل عمران تواماً) نیز برای آن ذکر شدهاست. احکام غیرفردی و اجتماعیِ دین شکل حقوقی به خود میگیرد و آن را حقوق دینی میتوان نامید. کمی بیش از یک دهه از اعدام باب و کشتار بسیاری از بابیان در ایران، بهاءالله خود را موعود آئین بابی یا همان من یُظهِرهالله نامید. سپس در مرحلهٔ پیشرفتهتری از دین، در فرهنگ اوستایی شرق ایران، اهورامزدا به خدایی یکتا مورد پرستش قرار گرفته و خدایان دیگر حذف شدهاند و اهریمن مظهر و سرور دیوان گذشتهاست، در حالی که در بخشهای دیگر گنجینه روشن م، از جمله پارس دین ایرانی بر همان اساس کهن باقی ماندهاست.</p>
- یکشنبه ۲۳ بهمن ۰۱ ۱۰:۴۴
- ۷ بازديد
- ۰ نظر