<p> در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغویاش برای پیروان افراد مختلفی به کار میرفت. در اسلام روز جمعه روز عبادی سیاسی میباشد که یک نفر از طرف حاکم شرع به ایراد سخنرانی پرداخته و اوضاع سیاسی اجتماعی و اقتصادی کشور را به سمع مردم میرساند سپس در دو خطبه سخنرانی میکنند و بعد نماز جمعه به جای نماز ظهر خوانده میشود و بعد از آن نماز عصر خوانده میشود. احتمالاً عمر بعد از غدیر خم مخالفتش با وصیشدن علی را ابراز کرده و محمد به درستی دریافته عمر خودش را برای جانشینی پیشنهاد دادهاست. گروهی از مردم به سقیفه بنی ساعده رفتند تا در مورد جانشینی محمد گفتگو کنند. تمایز این گروه از دیگر مسلمین تا زمان محمد باقر فقط در محبت به اهل بیت و اعتقاد به شایستگی انحصاری آنها برای حکومت مسلمین بود. با گذشت زمان نظام و سامان امنیتی و لشکری روستاها به دست آنها افتاد و در درون جامعهٔ بومی نفوذ یافتند و با ازدواجهایی که بین مردم بومی و مهاجران صورت گرفت، دارای زمینهای کشاورزی و قدرت اقتصادی شدند و رفتهرفته جنگجویانی که روزگاری توسط سران روستا اجیر شده بودند، به جای سران بومی روستا نشستند و جانشین آنها شدند. از زمان جعفر صادق و به دلیل پرهیز او از تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در سایه جدال بین امویان و عباسیان در بین غالب پیروان او اعتقاد چنین بود که تا زمان قیام قائم آل محمد (که شناخته شده نبود) تغییری در وضعیت سیاسی شیعیان ایجاد نخواهد شد و به همین دلیل شیعیان دوازده امامی تا سالها بعد همواره از امامان بعدی در مورد اینکه قائم هستند یا نه پرس و جو میکردند.</p>
<p> محمد تا پنج سال آخر عمر هنوز امیدش به داشتن وارثی مذکر را از دست نداده بود و سه سال بعد کنیز قبطیاش ماریه پسری به نام ابراهیم زایید اما این پسر خیلی زود مرد. و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد میکند. شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی تو گنجینه روشن و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت او معتقدند اطلاق میشود. طبری در تاریخ خود نقل کردهاست که گروهی از مخالفان ابوبکر از جمله زبیر در خانهٔ فاطمه گرد آمدند و عمر با تهدید به آتش زدن خانه، آنها را بیرون کرد. در واقع تمام روایات میگویند محمد قصد داشته وصیتی بنویسد و بیشتر آنها تأیید میکنند که عمر مانع او شد. فردِ درگذشته میتوانست برای خود یک «وصیت» بنویسد و یک «وصی» را مسئول اجرای آن کند. تلاشها برای فهم تاریخیِ متنِ قرآن در درجه نخست منجر به شکلگیری دانشی به نام «نسخ» شد؛ اینکه تصور شود در یک نظمِ زمانی، یک بخش میتواند متاخر باشد و بخشِ مشابه قبلی را منسوخ کند.</p>
<p> 2. در هنگام غسل شخص باید سر و گردن و روی چسب را شسته و خارج از آب به نیت جبیره روی قسمتی که با پلاستیک و چسب پوشانده شده است دست تر بکشد و سپس غسل را کامل کند. بنابراین اصل بحث کدیور پرهیز از نسبیگرایی و اجتناب از این ایده است که چیزی به نام پیام و دعوت خداوند وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد، اساساً برای انسانها قابل دسترس نیست و راهی برای فهم آن وجود ندارد. در زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. پس از درگذشت محمد، کسانی که معتقد به اولویت علی ابن ابی طالب برای خلافت بودند شیعه نامیده میشدند. این گروه به نام پیشوای خود، یحیی بن ابی سمیط، یا به قول شهرستانی در ملل و نحل، شمیط، سمیطیه نامیده شدند. به گفته مادلونگ، نه در قرآن و نه در میثاق مدینه به قریش جایگاه برتری داده نشده و میثاق مدینه هم نحوه جانشینی محمد را مشخص نکردهاست. از میان ارزشهایی که بک آنها را در فهرست خود قرار داده میتوان به مؤسسه خیریه خصوصی، حق زندگی، آزادی در دین، دولت محدودشده، خانواده به عنوان رکن اصلی جامعه، اشاره نمود. آنان انصار را جمع کرده و به آنها ابوبکر را تحمیل کردند.</p>
<p> 4 سرنوشت آدمی به دست خداوند تعیین می گرددوکوشش وتلاش به کلی بی فایده است. اکنون «شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین محمد از طریق نصّ شرعی تعیین میشود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شدهاست. در صورتیکه عقیده اهل سنت بر این است که محمد کسی را برای جانشینی خود انتخاب نکردهاست، و قصد داشتهاست که جامعه در مورد رهبری بین خود تصمیم بگیرد. حسادت بین دو قبیلهٔ مهم انصار به نام اوس و خزرج و عدم فعالیت بنیهاشم در تبلیغ نظرشان، موفقیت این سه تن را تسهیل نمود. این انتخاب باعث اختلاف بین هواداران ابوبکر و طرفداران علی شد. شواهد نشان میدهد با آغاز مریضی محمد، عمر تلاش کرده قدرت را در دست بگیرد اما محمد، ابوبکر را پیشنهاد داده؛ ابوبکر طرفداران زیادی نداشت اما محبوب بود و در صورت وصیشدن ابوبکر، محمد میتوانست امیدوار باشد که از حقوق وارثانش دفاع خواهد کرد. طرفداران علی قائل بودند که او توسط شخص محمد به جانشینی منصوب شدهاست و خلافت باید از آن وی باشد. </p>
- پنجشنبه ۲۰ بهمن ۰۱ ۱۸:۱۵
- ۶ بازديد
- ۰ نظر