کتابی که استوکر

<p> کتابی که استوکر از آن برای تحقیق استفاده کرد، اطلاعاتی درمورد باتوری دارد اما میلر مینویسد این نویسنده هرگز از بخش کوتاهی که مختص باتوری بود، یادداشتبرداری نکرد. کریستین با همین شرایط او را پذیرفت و اصلا او و گذشتهاش را قضاوت نکرد و گفت نظرش دربارهی برت عوض نشده است و هنوز او را عاشقانه دوست دارد.دو سال بعد، برت برای همیشه به خانهی کریستین رفت و زندگی مشترک را با او آغاز کرد. یک سال بعد، پدر برت فوت کرد و او مجبور بود برای کمک به مادرش به خانه آنها برود و مدتزمان زیادی را در آنجا بگذراند. مادر برت برای جبران زحمات برت به او پول میداد و برت به این پول نیاز داشت. موریکونه در دهه ۶۰ میکروفونها را با انگیزه ایجاد پرسپکتیو در موقعیتهای مکانی متفاوتی قرار میداد و سپس موسیقی را ضبط میکرد. موریکونه برای مأموریت نامزد بهترین موسیقی اسکار شد اما جایزه به فیلم دیگری تعلق گرفت. علاوه بر داشتن شغل خوب او ادعا کرده بود مدرکش را گرفته و همهچیز در زندگی روبهراه است و دیگر امکان نداشت بتواند حقیقت را به نامزد و خانوادهاش بگوید؛ بنابراین برت تصمیم گرفت وانمود کند هر روز به سرکارش در شرکت فناوری بسیار بزرگی میروددر واقع برت مدرک دانشگاهی نداشت و واجد شرایط این شغل نبود؛ اما بههرحال با داشتن چنین شغلی میتوانست ادعا کند مدرک تحصیلی خود را گرفته است.خانوادهی برت و نامزد او کمی از این موضوع تعجب کردند که چرا برت آنها را به جشن فارغالتحصیلی خود دعوت نکرده است؛ اما چون خیلی برای برت خوشحال بودند که شغل جدیدی بعد از فارغالتحصیلی پیدا کرده است، دیگر به این موضوع اهمیتی ندادند و آن شب برای او جشن گرفتند. ↑ «همهشان بچههای ما هستند؛ هم او که «سلام فرمانده» میخواند و هم او که مویش بیرون است - همراز چت». مسیر سبز به نوشتهی استفن کینگ که یکی از ترسناک ترین رمان های ژانر وحشت میباشد که برندهی جایزه هم شده است. این ژانر شبیه ژانر وحشت است که روی موضوعات ماوراءالطبیعی و تناقضات آن با جهان واقعی تاکید میکند. زندگی کریستین شبیه آن چیزی بود که برت آرزویش را داشت. قاضی اعلام کرد که احتمالا برت در این مدت شخصیت واقعی خودش را سرکوب کرده و در واقع او جوان خوشقلبی است و شایسته نیست که اشد مجازات بر او اعمال شود.</p>
اینستاگرام
<p> در سال ۲۰۰۷ آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک یک اسکار افتخاری نیز برای یک عمر دستاورد هنری به او اهدا کرد. برت با خود فکر کرد چگونه میخواهد به همسر آیندهاش توضیح بدهد که با داشتن یک شغل تماموقت، هیچ درآمدی ندارد؛ بنابراین او که دیگر نمیدانست چه باید بکند، نزد مادرش رفت و تمام حقیقت را به او گفت. از جمله فیلمهایی که با همین نام ساخته شده اند میتوان به فیلم "دریاچه ارواح" ساخته رضا جعفری جوزانی و با همکاری دکترحسام بنی اقبال (مجری طرح) که اخیراً در دست ساخت است اشاده کرد. یکی از نکات مهم این مجموعه، همکاری دوباره مهران مدیری و پیمان قاسمخانی بعد از ده سال بود که به یک اثر تماشایی منجر شد. برای اولین قدم، برت برای تمام جاهایی که نیروی کار میخواستند درخواست همکاری ارسال کرد و در آخر توانست شغلی با درآمد بسیار کم در یک فروشگاه پیدا کند. او با خود فکر کرد اگر مادرش تیر و کمان را ببیند، متوجه نیت او میشود؛ بنابراین او تیر و کمان را برنداشت و در عوض فقط یک تیر برداشت. برت از این فرصت استفاده کرد و یک تکه نایلون برداشت و به دور دهان و بینی مادرش پیچید و او را خفه کرد.وقتی برت مطمئن شد که مادرش مرده است، او را از زیر قفسه بیرون آورد و در گوشهی پارکینگ قرار داد؛ سپس قفسه را بلند کرد و جای خود گذاشت.</p>
<p> برت منتظر شد تا کریستین از خانه دور شود و سپس از ماشین پیاده شد و به خانه رفت تا سیستم عجیبوغریبش را روشن کند، او زمانی که مطمئن شد سیستم بهدرستی کار میکند، فورا از خانه خارج و سوار ماشین شد و به سمت خانهی مادرش حرکت کرد. از طرفی خانوادهی برت هم به خاطر او احساس شرمساری میکردند. چند هفته بعد از اتمام جشنواره، نمایش عمومی آن در سینماهای پارامونت و شهرقصه در تهران آغاز شد. گلباد مشروب میریزد و با جلال میخورند بعد به جلال میگوید مایل است بنز را بخرد و به او وعده میدهد باهم یک کارواش راه بیندازند. برت انتظار داشت مادرش از او حمایت کند، به او پول بدهد و او را برای زندگی دروغین ترغیب کند؛ اما حالا برت با بنبست مواجه شده بود. مادر برت به تمام اطرافیان و همسایگان گفته بود که برت چقدر توانمند است و با ارادهی خود توانسته زندگیاش را دگرگون کند و از دانشگاه فارغالتحصیل شود و شغل آبرومندی پیدا کند و با دختر خوب و زیبایی ازدواج کند.اوایل برت توانست کمی با دروغهای خود زندگی کند و احساس گناه و اضطراب را در خود سرکوب کند؛ اما هرچه به روز عروسی خود با کریستین نزدیکتر میشد، فشار روانی و اضطراب او هم بالاتر میرفت. </p>